اساس دين الهی يکی است ميخواهم اين مسئله را برای شما شرح دهم * هر يک از اديان
مقدسه الهيه که تا حا ل نازل شده منقسم به دو قسم است يک قسم روحانيات است
معرفت اللّه است موهبت اللّه است فضائل عالم انساني است کمالات آسماني است که
تعلق به عالم اخلاق دارد * اين حقيقت است و اين اصل است و جميع انبيای الهی به
حقيقت دعوت کردند * حقيقت محبت اللّه است * حقيقت معرفت اللّه است * حقيقت
ولادت ثانويه است * حقيقت استفاضه از نفثات روح القدس است *حقيقت وحدت عالم
انساني است * حقيقت الفت بين بشر است * حقيقت دوستی است * حقيقت عدل است *حقيقت
مساوات بين بشر است * جميع انبيای الهی اين تأسيس و ترويج کردند پس اديان الهی
يکي است * و قسم ديگر که تعلق به جسمانيات دارد و فرع است در آن به حسب اقتضاء
زمان تغيير و تبديل حاصل مي شود * مثل اينکه در شريعت تورات طلاق جائز در شريعت
مسيح جائز نه در شريعت موسی سبت بود در شريعت مسيح نسخ شد * اين تعلق به
جسمانيات دارد اهميتی ندارد به حسب اقتضاء زمان تغيير و تبديل مي شود * عالم
امکان مثل هيکل انسان مي ماند * گاهی صحت دارد گاهی عليل و مريض است لهذا
معالجات نظر به اختلاف امراض متفاوت است * يک روز علت از حرارت است بايد تبريد
شود * يک روز مرض از رطوبت است بايد علاج ديگر گردد * مراد اين است که آن قسم
از شريعت اللّه که تعلق به عالم جسمانی دارد آن تغيير و تبديل حاصل مي کند و
اين نظر به اقتضاء زمان است * در زمان موسی يک نوع اقتضائی بود* در زمان مسيح
نوعی ديگر در زمان موسی طفل شير خوار بود* شير لازم داشت در زمان مسيح غذا خوار
شد* ملاحظه کنيد که انسان از بدايت حيات تا نهايت در جميع اطوار يک شخص است*
همين طور دين الله در جميع ادوار يک دين است انسان در بدايت جنين است بعد از آن
طفل شير خوار بعد از آن طفل راهق* بعد از آن به بلوغ مي رسد بعد از آن جوان می
شود* بعد به کمال مي رسد* بعد پير مي شود هر چند أحوال و أطوار مختلف پيدا مي
کند* لکن باز يکی است همين طور دين الهی يک دين است زيرا حقيقت است و حقيقت
تعدد قبول نکند* اين اختلافی که ملاحظه مي کنيد در أديان الهی مثل اختلاف انسا
ن است از بدايت حيات تا نهايت حيات* مثلاً آن که الآن پير است همان انسان جنين
است هر قدر که متفاوت و مختلف است و به حسب ظاهر اختلاف دارد ولی باز انسان
واحد است* همين طور دين الهی هر چند ظواهر آن در أيام أنبيا مختلف است لکن
حقيقت واحد است پس بايد به آن حقيقت متوسل شويم تا کل ملل عالم متفق شويد تا
اين نزاع و جدال بکلی زائل شود جميع بشر متحد و متفق شوند * از خدا مي خواهم که
شما ها سبب وحدت عالم انسانی شويد
حضرت عبدالبهاء : خطابات حضرت عبدالبهاء جلد ۱ص237-239
با دوستان خود به اشتراک بگذارید