• صفحه نخست
  • درباره ما
    همه در دنیائی کوچک زندگی می کنیم . آرمان ها و اهدافی یگانه داریم و همگی برای دست یابی به آن تلاش می کنیم . دردها و شادی های یکسانی را تجربه کرده ایم و با چالش ها و مشکلاتی مشترک روبرو هستیم. بیائید دقایقی از ا ین دنیا سفر کنیم و به دنیای بهایی برویم . دنیائی که در دل دنیای ماست . ببینیم چگونه مفاهیم ، ارزش ها و عقاید ، زندگی و حیات ، خدمت و فعالیت در آن معنا می یابد و جلوه می کند و عالم بهائی چگونه و تا چه اندازه توانسته است با تلاش های مستمر، این نحوه حیات را در زندگی خویش و در تلاش برای خدمت و مساعدت به عالم انسانی جلوه بخشد و نمایان سازد. شما را به مشارکت در ساختن دنیائی متعالی تر و بهتر دعوت می کنیم . با ما در سایت...
    Stay
  • تماس با ما

    تماس

    Stay
  • بخش ها
  • فعالیت ها

درگذشتگان، متوفين

هواللهُ تعالی پروردگارا، آمرزگارا ! نفسِ نفیسی به ملکوتِ شهود، صعود نمود و از خاکدانِ فانی به جهان جاودانی شتافت. میهمانِ جدید است ، عزیز فرما . بندۀ قدیم است ، خِلعت ِبدیع عطا کن.ای بی نیاز ! بیامرز و بنواز و به خلوتگاهِ راز، راه ده و در محفلِ تجلی، همدم و دمساز نما. توئی دهنده و بخشنده و مهربان و توئی آمرزنده و نوازنده و توانا.

هوالله

ای خداوندِ بی مانند ! این یار ِ عزیز را بپرور و تارُکش را به اَفسرِ عطا زینت و زیور بخش. دِیهیمِ جهانبانی ِ جهانِ جاودانی ده و اِکلیلِ موهبت ِ آسمانی برسر گذار. مشتاقِ دیدار بود ، در محفلِ تَجلی ، راه ده و آرزوی مشاهده می
نمود ، پرتوِ لَقا مبذول فرما.پروانۀ مشتاق بود ، به شمعِ جمال، نزدیک فرما. بلبلِ پُر اِحتراق بود، به وصلِ گل فائز کن. یارانش را یاوری فرما و صبر و قرار بخش و تحمل و اِصطِبار، عنایت کن تا در فُرقتش از حُرقت نجات یابند و از حِرمان و هجرانش ، تسلیِ قلب ، حاصل کنند. توئی مقتدر ، توئی عزیز ، توئی معین ، توئی توانا و اِنّک انت علی کلِ شیءٍ قدیر.


ای پروردگار! این جانهای پاک از جهانِ خاک بیزار شدند، به جهانِ تو پرواز کردندو از کشورِ تاریک به اِقلیمی روشن ، صعود فرمودند. دراین آشیانۀ پست ، دلتنگ بودند، آرزوی آهنگِ لانۀ آسمانی کردند. دویدند و و پریدند تا آنکه رسیدند. آمرزگارا بیامرز ، مهربانا بنواز . ای بی نیاز ببخش و همدم و همراز باش. توئی آمرزنده و درخشنده و بخشنده و توا نا.


ای یزدان مهربان ! این بندۀ آستان از دل و جان جویای تو بود و در رهِ محبتت، پویان.رُخش به نورِ هدایت ، مهِ تابان بودو دلش پاک و مقدس از آلودگیِ این جهان. سرمستِِ صَهبای َالَست بود و در بزم ِ محبت ، ساغر و صُراحی به دست. حال ، قَمیصِ هستیِ این جهان را بر افکند و برهنه و عریان به جهانِ لامکان شتافت تا...از بادۀ وصل و لَقا، سرمست گردد.ای یزدانِ مهربان! جُرعه ای از آن صَهبای رحمانی به کامَش ریزتا فَرَح انگیز گردد و در مَشامَش مُشکبیز شود.در بَحرِ عَفو و غفران مُستَغرَق فرما و ازاَنوارِ فضل و احسان مُستَشرَق کن.دلهارا تَعزیَت بخش و ارواح را به مغفرت ، تهنیَت فرما. توئی مهربان ، توئی آمرزندۀ گناهان و توئی خداوندِ مُستَعان.


ای... بندۀ الهی جهان را بنیاد، بر باد است و جهانیان را پایانِ بنیانِ هستی ، ویران. آسایشی نَه و آرامشی نیست بلکه آزمایش است و بلایا و رَزایای جهانِ آفرینش . لِهذا جانهای پاک ، دل به عالم ِخاک نبندند بلکه توجه به جهانِ دیگر دارند و تماشای عالمِ بالا خواهند، زندگانیِ مُوقَت را فدای حَیاتِ جاوید نمایند و راحتِ موهم را وقفِ زندگانیِ موعود کنند ، از تُراب ، درگذرند و دیده به ملکوتِ رَبُ الاَرباب بگشایند. لِِهذا پایانِ زندگانیِ یاران ، سُرور اَندر سُرور است وحُبور اندر حُبور و فُوز به اَلطافِ ربِ غفور و وصول به مقامِ مَشکور. این است که آنان را مَمات ، حَیات است و مرگ ، حَدیقه ای پُر شکوفه و برگ، و فنا عِین بقاست و فقدان عین وجدان.


ای حبیب روحانی ! بلبلِ حقیقت از لانۀ زندان ، رها یافت و به آشیانِ ایوانِ یزدان پرواز نمود، از گُلخَنِ فانی غایب شد و در گلشنِ باقی منزل و مأوی جُست. از این جهانِ تاریک و تنگ آهنگِ جهانِ بی بو و رنگ نمود . زمینی بود، آسمانی شد ، از خاکدان ِ فانی بود به جهانِ یزدانی پِی بُرد. محزون مباش ، دلخون مگرد ، افسرده منشین آزرده مشو ، اگر بدانی که در چه آشیانه، لانه نموده البته اَلحانِ بدیعَش را به سَمعِ جان ، اِستماع نمایی که به تهلیل و تکبیر و تسبیح مشغول است . مطمئن باش که نهالِ پر برگ و ثمری و با میوه و بَری . و لِلّهِ الموهِبةُ الکُبری و علیکَ التَحیَةُ وَالثَناء .


ای پروردگار ! این نفسِ پاک توجه به ملکوت ِ تو نمود و تضَرُّع و زاری کرد . تا حال اسیرِ ناسوت بود حال ، قصدِ ورود در ملکوت ِ بقا نمود و توجه به جهانِ روحانی کرد و امیدِ الطافِ نامُتَناهی داشت. ای آمرزگار ! گنه بیامرز و عَفو و غفران مبذول دار ، این تشنه را به چشمۀ حیات رسان و این ماهی را در بحرِ بی پایانِ غفران ، غوطه دِه تا این طِیر، به گلشنِ رحمانی پرواز نماید و در حَدائِقِ عَفو و مغفرت ِ نامتناهی درآید. توئی آمرزنده و بخشنده و مهربان .


یَا ابنَ العَماء
جَعَلتُ لکَ الموتَ بِشارةً کیفَ تَحزَنُ منهُ و جَعَلتُ النُّورَ لک ضیاءً کیف تَحتَجِبُ عَنهُ.
ای زادۀ عالم بالا! مرگ را برایت مژده ای شادی بخش قرار فرمودم چگونه است که از آن غمگین می شوی ؟ و نور را برایت روشنایی مقرر داشتم چطورخود را از آن منع مینمایی ؟!

این بسی معلوم و واضح است که کل بعد از موت مُطّلع به افعال و اعمالِ خود خواهند شد. قسم به آفتابِ افقِ اقتدار که اهلِ حق را در آن حین ، فَرَحی دست دهد که ذکر ِ آن ممکن نه، و همچنین اصحابِ ضَلال را خوف و اضطراب و وحشتی رو نماید که فوقِ آن متصور نه. نیکوست حالِ نفسی که رحیقِ لطیفِ باقیِ ایمان را از ید عنایت و الطافِ مالک ادیان گرفت و آشامید.


ای عباد اگر در این ایامِ مشهود و عالمِ موجود، فِی الجمله امور، بر خلافِ رضا از جَبَروتِ قضا واقع شود دلتنگ مشوید که ایامِ خوشِ رحمانی آید و عالمهای قدسِ روحانی جلوه نماید و شما را در جمیعِ این ایام و عوالم ، قسمتی مُقَدَر و عیشی معَیَن و رزقی مُقرر است، البته به جمیعِ آنها رسیده ، فائز گردید.

سایت دنیای بهائی: 

امکانات

فعالیت ها

سایت دنیای بهائی