• صفحه نخست
  • درباره ما
    همه در دنیائی کوچک زندگی می کنیم . آرمان ها و اهدافی یگانه داریم و همگی برای دست یابی به آن تلاش می کنیم . دردها و شادی های یکسانی را تجربه کرده ایم و با چالش ها و مشکلاتی مشترک روبرو هستیم. بیائید دقایقی از ا ین دنیا سفر کنیم و به دنیای بهایی برویم . دنیائی که در دل دنیای ماست . ببینیم چگونه مفاهیم ، ارزش ها و عقاید ، زندگی و حیات ، خدمت و فعالیت در آن معنا می یابد و جلوه می کند و عالم بهائی چگونه و تا چه اندازه توانسته است با تلاش های مستمر، این نحوه حیات را در زندگی خویش و در تلاش برای خدمت و مساعدت به عالم انسانی جلوه بخشد و نمایان سازد. شما را به مشارکت در ساختن دنیائی متعالی تر و بهتر دعوت می کنیم . با ما در سایت...
    Stay
  • تماس با ما

    تماس

    Stay
  • بخش ها
  • فعالیت ها

لزوم ظهور پیامبران

هواللّه
ای جمع محترم آتش را لزوم ذاتی سوختن است و قوه برقيه را لزوم ذاتی افروختن آفتاب را لزوم ذاتی درخشيدن است و خاک را لزوم ذاتی قوه روئيدن * در لزوم ذاتی انفکاک جائز نه چون تغيّر و تبدّل و تحوّل و انتقال از حالی به حالی از لوازم ذاتيه عالم امکان است *
يعنی تتابع فصل ربيع و صيف و خريف و شتا و تبدل روز و شب از لوازم ذاتيه عالم ارضی است * پس هر بهاری را خريفی در پی و هر صيفی را شتائی در عقب و هر روزی را شبی و هر صبحی را شامی * وقتيکه اساس اديان الهی به کلی منهدم و اخلاق عالم انسانی متغير اثری از نورانيت آسمانی نه و محبت بين بشر مختل ظلمت عناد و جدال و قتال و سرمای خمودت و انجماد حکمران بود و تاريکی احاطه نموده بود حضرت بهاء اللّه مانند کوکب آفاق از مشرق ايران طالع شد انوار هدايت کبری درخشيد و نورانيت آسمانی بخشيد و تعاليم بديعی تأسيس فرمود و فضائل عالم انسانی تأسيس کرد و فيوضات آسمانی ظاهر فرمود و قوه روحانيه باهر ساخت و اين اساس را در عالم وجود ترويج فرمود *
)اولا ) تحری حقيقت زيرا جميع ملل به تقاليدی عاميانه تشبث نموده‌اند و از اين جهت با يکديگر در نهايت اختلاف و غايت نزاع و جدالند * اما ظهور حقيقت کاشف اين ظلمات است و سبب وحدت اعتقاد * زيرا حقيقت تعدد قبول نکند * ( ثانياً ) وحدت عالم انسانی يعنی جميع بشر کل مشمول الطاف جليل اکبرند بندگان يک خداوندند و پرورده حضرت ربوبيت رحمت شامل کل است و تاج انسانی زينت هر سری *
لهذا بايد جميع طوائف و ملل خود را برادر يکديگر دانند و شاخ و برگ و شکوفه و ثمر شجرهء واحده شمرند * زيرا جميع سلاله حضرت آدمند و لئآلی يک صدف *نهايت اين است که محتاج تر بيتند نادانانند جاهلانند بايد هدايت نمود مريضانند بايد معالجه کرد طفلانند بايد در آغوش مهربانی پرورش داد تا ببلوغ و رشد رسند و جلا لازم تا درخشنده و روشن گردند * ( ثالثاً( آنکه دين اساس الفت و محبت است و بنيان ارتباط و وحدت * دين اگر سبب عداوت گردد الفت نبخشد بلکه مورث کلفت گردد و عدم دين به از وجود آنست و تجرد از دين مرجح بر آن * ( رابعاً) دين و علم توأم است از يکديگر انفکاک ننمايد و از برای انسان دو بال است که بآن پرواز نمايد جناح واحد کفايت نکند * هر دينی که از علم عاريست عبارت از تقاليد است و مجاز است نه حقيقت لذا تعليم از فرائض دين است * ( خامساً( آنکه تعصب دينی و تعصب جنسی و تعصب سياسی و تعصب وطنی هادم بنيان انسانيست * حقيقت اديان الهی واحد است زيرا حقيقت يکی است تعدد قبول نکند و جميع انبياء در نهايت اتحادند * نبوت حکم آفتاب دارد در هر موسمی از نقطه ای طلوع نمايد * لهذا هر سلفی اخبار از خلف فرموده و هر خلفی تصديق سلف کرده *
لا نُفَرِّقُ بَيْنَ اَحَدٍ مِنْ رُسُلِه * ( سادساً) مساوات بين بشر است و اخوت تام * عدل چنين اقتضاء مينمايد که حقوق نوع انسانی جميعاً محفوظ و مصون ماند و حقوق عمومی يکسان باشد و اين از لوازم ذاتيهء هيئت اجتماعيه است * ( سابعاً( تعديل معيشت نوع بشر است تا جميع از احتياج نجات يافته هرکس بقدر امکان و اقتضاء در رتبه و مکان راحت يابد * همچنان که امير عزيز است و در نعمت مستغرق فقير نيز رزق يومی داشته باشد در ذلت کبری نماند و از شدت جوع از عالم حيات محروم نگردد * ( ثامناً( صلح اکبر است * بايد از جميع دول و ملل بانتخاب عمومی محکمه کبری تأسيس شود و اختلاف و نزاع دول و ملل در آن محکمه کبری فيصل يابد تا منتهی بجنگ نگردد*
)تاسعاً ) آنکه دين از سياست جدا است * دين را در امور سياسی مدخلی نه بلکه تعلق به قلوب دارد نه عالم اجسام * رؤساء دين بايد به تربيت و تعليم نفوس پردازند و ترويج حسن اخلاق نمايند و در امور سياسی مداخله ننمايند * ( عاشراً ) تربيت و تعليم و ترقی و رعايت و حرمت زنان است زيرا آنان در زندگانی شريک و سهيم مردانند و از حيثيت انسانی يکسانند * ( حادی عشر ) استفاضه از فيوضات روح القدس است تا مدنيت روحانيه تأسيس شود زيرا مدنيت ماديه تنها کفايت نکند و سبب سعادت انسان نشود * زيرا مدنيت ماديه مانند جسم است و مدنيت روحانيه مانند روح جسم بيروح زنده نگردد " لقد خلقنا الانسان فی أحسن تقويم "اين نبذه ئی از تعاليم بهاء اللّه است و در تأسيس و ترويج آن نهايت مشقت و بلايا تحمّل نمود * هميشه مسجون و معذب بود در نهايت تعب ولی در زندان اين ايوان رفيع را بنيان نهادند و در تاريکی سجن به اين نور پرتو بر آفاق انداختند * بهائيان را نهايت آرزو اجراء اين تعاليم است و به جان و دل مي کوشند که جان خويش را فدای اين مقصد کنند تا نور آسمانی آفاق انسانی را روشن نمايد * من بی نهايت مسرورم که در اين محفل محترم با شما گفتگو مي نمايم و نهايت رجا دارم که اين احساسات وجدانی من در نزد شما مقبول گردد و در حق شما دعا مي نمايم که به اعظم مراتب عالم انسانی موفق و مؤيّد گرديد*

حضرت عبدالبهاء : خطابات حضرت عبدالبهاء جلد ۱ ص31-33
سایت دنیای بهائی: 

امکانات

فعالیت ها

سایت دنیای بهائی