مجموعهاى از آثار مبارکهٴ بهایى در بارهٴ مطالعات تحقيقى و علمى
در فوريهٴ سال ١٩٩٥ ميلادى هفتاد و هشت فقره از آثار حضرت بهاءالله، حضرت
عبدالبهاء، تواقيع حضرت ولىّامرالله و دستخطهاى معهد اعلىٰ در بارهٴ مطالعات
علمى و تحقيقى (Scholarship) بهوسيلهٴ دايرهٴ مطالعهٴ نصوص و الواح جمعآورى و
بهزبان انگليسى انتشار يافت.
صفحات ضميمه حاوى اصل فارسى و عربى و نصوص مندرج در آن مجموعه است که مطابق
نسخهٴ انگليسى مرتّب و شمارهگذارى شدهاست.
ترجمهٴ فارسى بعضى از فقرات آثار حضرت ولىّامرالله و دستخطهاى معهد اعلی نيز
که در دسترس بوده در مجموعهٴ ضميمه مندرج گرديدهاست. فقراتى که در اين مجموعه
درج نگشته اصلاً به زبان انگليسى است و ترجمهٴ فارسى آنها فعلاً موجود
نمىباشد.
١_ اهميّت علم و تعلّم
از آثار حضرت بهاءالله
١_ طراز ششم، دانائى از نعمتهاى بزرگ الهى است تحصيل آن برکلّ لازم اين صنايع
مشهوده و اسباب موجوده از نتائج علم و حکمت اوست که از قلم اعلی در زبر و الواح
نازل شده، قلم اعلی آن قلمى است که لئالی حکمت و بيان وصنايع امکان از خزانهٴ
او ظاهر و هويدا...
(مجموعهاى از الواح جمال اقدس ابهى، طبع آلمان، ١٣٧ بديع، ص ٢١)
٢_ تجلّى سوم، علوم و فنون و صنايع است علم به منزلهٴ جناح است از براى وجود و
مرقات است از براى صعود تحصيلش بر کلّ لازم ولکن علومى که اهل ارض از آن منتفع
شوند نه علومى که بهحرف ابتداء شود و بهحرف منتهى گردد صاحبان علوم و صنايع
را حقّ عظيم است بر اهل عالم، يشهد بذلک امّالبيان فىالمآب نعيماً للسّامعين.
فىالحقيقه کنز حقيقى از براى انسان علم اوست واوست علّت عزّت ونعمت وفرح
ونشاط وبهجت وانبساط کذلک نطق لسانالعظمة فى هذاالسّجنالعظيم ...
(مجموعهاى از الواح جمال اقدس ابهى، ص ٢٨)
از مکاتيب و خطابات حضرت عبدالبهاء
٣ _ ...در ترقّيات عصريّه بکوشيد و در مدنيّت مقدّسه جهد بليغ و سعى شديد
نمائيد دبستانهائى در نهايت انتظام ترتيب دهيد و اصول تحصيل معارف را ترويج
معلّمانى در نهايت تقديس و تنزيه جامع آداب و کمال تعيين نمائيد و اديبان و
مربّيانى حائز علوم و فنون ترتيب دهيد...
(مجموعهٴ آثار مبارکه در بارهٴ تربيت بهائى، طبع ١٩٧٦، ص ٥)
٤ _ ...حال نيز در نهايت تأکيد رجا از احبّاى الهى مىنمايم که بقدر امکان
بکوشند و در توسيع دائرهٴ تعليم آنچه بيشتر کوشند خوشتر و شيرينتر گردد حتّى
احبّاى الهى چه صغير و چه کبير و چه ذکور و چه اناث هريک بقدر امکان درتحصيل
علوم ومعارف وفنون متعارف چه روحانى چه امکانى بکوشند ...
(مکاتيب عبدالبهاء، ص ٢٣١)
١_٢_ صفات و مشخصّات عالم حقيقى
از آثار حضرت بهاءالله
٧ _ ...طوبى لکم يا معشرالعلمآء فىالبهاء تالله انتم امواج البحر الاعظم
وانجم سماء الفضل والوية النّصر بينالسّموات والارضين انتم مطالع الاستقامة
بين البريّة و مشارق البيان لمن فىالامکان ...
(کتاب مستطاب اقدس، فقرهٴ ١٧٣)
٨ _ ... حضرت موجودمىفرمايد حکيم دانا وعالم بينا دوبصرند از براى هيکل
عالم، انشاءالله ارض از اين دو عطيّهٴ کبرى محروم نماند و ممنوع نشود ...
(مجموعهاى از الواح جمال اقدس ابهى، ص ١٠٤)
٩ _ ... اعلم انّالعالِم من اعترف بظهورى و شرب من بحر علمى وطار فى هوآء
حبّى و نبذ ما سوائى واخذ ما نزّل من ملکوت بيانى البديع انّه بمنزلة البصر
للبشر و روح الحيوان لجسدالامکان تعالیالرّحمن الّذى عرّفه واقامه علی خدمة
امره العزيز العظيم يصّلی عليه الملأ الاعلی و اهل سرادق الکبرياء و الّذين
شربوا رحيقى المختوم باسمى القوىّالقدير ...
(مجموعهاى از الواح جمال اقدس ابهى، ص ١٢٧)
١٠ _ ...ملاحظه فرمائيد اگر کسى در يوم ظهور حقّ ادراک فيض لقا و معرفت مظاهر
حقّ را ننمايد آيا صدق عالم بر او مىشود اگرچه هزار سنه تحصيل کردهباشد و
جميع علوم محدودهٴ ظاهريّه را اخذ نمودهباشد و اين بالبديهه معلوم است که
تصديق علم در حقّ او نمىشود ولکن اگر نفسى حرفى از علم نديده باشد و بهاين
شرافت کبرى فائز شود البتّه او از علماى ربّانى محسوب است زيرا بهغايت قصواى
علم ونهايت ومنتهاى آن فائز گشته...
(کتاب مستطاب ايقان، طبع ١٩٣٣ م، ص ١١٣)
از آثار حضرت عبدالبهاء
١١ _ ...مشاهير علماى نحارير که به فضائل علميّه و خصائل حميده موصوف و
بعروةالوثقاى تقى متشبّث و به ذيل هدى متوسّل و متمسّک و مرآت تخيّلاتشان به
صور معانى کلّيّه مرتسم و زجاجهٴ تصوّراتشان از شمس معارف عموميّه مقتبس و در
ايّام و ليالی به تدقيق و تحقيق علوم نافعه مشغول و به تربيت و تعليم انفس
مستعدّهٴ متعلّمه مألوف البتّه در مذاق عرفانشان گنج بادآورد خسروان
بهقطرهاى از زلال معارف و بيان برابرى نکند و قناطير مقنطرهٴ ذهب و فضّه با
حلّ مسئلهاى از مسائل غامضه مقابلی ننمايد لذائذ امور خارجه را چون ملاعب
صبيان انگارند و کلفت زخارف زائده را لائق دونان و جاهلان شمرند چون طيور شکور
به حبوب چندى قناعت نموده نغمات حکمت و معارفشان حيرتبخش مدارک و شعور اجلّهٴ
فضلاى امم آفاق گردد ...عزّت و سعادت و بزرگوارى و منقبت و تلذّذ وراحت انسان
در ثروت ذاتيهٴ خودنبوده بلکه در علوّ فطرت وسموّ همّت و وسعت معلومات وحلّ
مشکلاتست... پروردگار عالميان از براى هر شىء علائم وآثارى خلق فرموده و محک
و امتحانى مقرّر داشته عالم ربّانى را کمالات معنويّه و ظاهريّه لازم و حسن
اخلاق و نورانيّت فطرت و صدق نيّت و فطانت و ذکاوت و فراست و نهى و عقل و حجى و
زهد و تقواى حقيقى و خشيةالله قلبى واجب و الاّ شمع بىنور هرچند بلند و قطور
باشد حکم اعجاز نخل خاويه و خشب مسنّده داشته ... در روايت صحيحه وارد "وامّا
من کان من العلماء صائنا لنفسه حافظاً لدينه و مخالفاً لهواه و مطيعاً لامر
مولاه فللعوام ان يقلّدوه...
(رسالهٴ مدنيه، طبع آلمان، ١٩٨٤م، ص ٢٧_٤١)
١_ ٤_ تمجيد و تقدير مطالعات علمى و تحقيقى
از آثار حضرت بهاءالله
١٥ + ...احترموا العلماء بينکم الّّذين يفعلون ما علموا و يتّبعون حدودالله و
يحکمون بما حکمالله فىالکتاب فاعلموا بانّهم سرج الهداية بينالسّموات و
الارضين انّالّذين لن تجدوا للعلماء بينهم من شأن ولا من قدر اولئک غيّروا
نعمةالله علی انفسهم...
(منتخباتى از آثار حضرت بهاءالله، طبع آلمان، ١٤١ب، ص ٨٩)
١٦ _ ...يا حزبالله علماى راشدين که به هدايت عباد مشغولند و از وساوس نفس
امّاره مصون و محفوظ ايشان از انجم سمآء عرفان نزد مقصود عالميان محسوب احترام
ايشان لازم، ايشانند عيون جاريه وانجم مضيئه واثمار سدرهٴ مبارکه وآثار قدرت
الهيّه وبحور حکمت صمدانيّه طوبى لمن تمسّک بهم انّه من الفائزين فى کتابالله
ربّالعرشالعظيم...
(مجموعهاى از الواح جمال اقدس ابهى، ص ٥٥_٥٦)
١٧ _ ...ايّاکم يا احبّائى ان تنکروا فضل عبادى الحکماء الّذين جعلهمالله
مطالع اسمه الصّانع بين العالمين. افرغوا جهدکم ليظهر منکم الصّنائع والامور
الّتى بها ينتفع کلّ صغير وکبير انّا نتبرّأ من کلّ جاهل ظنّ بانّ الحکمة هى
التّکلّم بالهوى والاعراض عنالله مولیالورى کما نسمع اليوم من
بعضالغافلين...
(مجموعهاى از الواح جمال اقدس ابهى، ص ٩٠)
از آثار و خطابات حضرت عبدالبهاء
١٨ _ ... ديناللهمروّج حقيقت ومؤسّس علم ومعرفت ومشوّق بر دانائى وتمدّن
نوع انسانى وکاشف اسرار کائنات ومنوّر آفاق است با وجود اين چگونه معارضهٴ
بهعلم نمايد استغفرالله بلکه در نزد خدا علم افضل منقبت انسان واشرف کمالات
بشر است معارضهٴ به علم جهل است وکاره علوم و فنون، انسان نيست بلکه حيوان
بىشعور زيرا علم نور است حيات است سعادت است کمال است جمال است وسبب قربيّت
درگاه احديّت است شرف ومنقبت عالم انسانى است واعظم موهبت الهى علم عين هدايت
است وجهل حقيقت ضلالت...
(مفاوضات، طبع بريل، ١٩٠٨ م، ص ١٠٤)
١٩ _ ...اساس متين دينالله را ارکان مبين مقرّر ومسلّم است رکن اعظم علم
ودانائى است وعقل وهوشيارى واطّلاع بر حقائق کونيّه واسرار الهى لهذا
ترويج علم وعرفان فرض وواجب بر هريک از ياران است پس بايد آن انجمن رحمانى
وآن محفل روحانى بهتمام قوّت در تربيت اطفال کوشند تا بهآداب الهى و روش و
سلوک بهائى از خوردسالی تربيت شوند و مانند نهال بهماء سلسال وصايا ونصايح
جمال مبارک نشو و نما کنند...
(منتخباتى از مکاتيب حضرت عبدالبهاء، طبع ١٩٧٩م.ص ١٢٣)
از توقيع حضرت ولىّامرالله
٢٠ _...وظائف محافل روحانيّه که در بلدان شرق به تبشير دينالله مشغولند در
الواح مقدّسه مصرّح و مثبوت...
...تأکيد در امانت و ديانت است و صدق نيّت و طيب طينت و نجات از قيود عالم
طبيعت تقديس و تنزيه از شرور و مفاسد قويّهٴ مستوليه بر بلاد غرب است و تمسّک
به اعتدال در جميع شئون و اوقات، تفنن و تدقيق در علوم و فنون عصريّه است و حصر
نظر در ترويج مصالح جمهور، تمعّن و تفرّس در الواح سماويّه است و تطبيق نصوص
الهيّه به حالات و اوضاع و شئون حاليّهٴ هيئت اجتماعيّه، عدم مداخله در امور
مشوّشهٴ احزاب است و عدم اعتناء و تعرّض به مخاصمات سياسيّه و منازعات مذهبيّه
و مبادى سقيمهٴ اجتماعيهٴ حاليّه است صداقت و اطاعت قلباً و لساناً به احکام
مشروعهٴ دولت و حکومت است و احتراز از مسلک و افکار و آراء واهيه مقلّدين و
متجدّدين، احترام و توقير و تمجيد و پيروى ارباب هنر و صنعت است و تکريم و
تعزيز صاحبان علوم و معارف، حريّت وجدان است و عدم تنقيد و تعرّض به عقائد و
رسوم و عادات افراد و اقوام و ملل...
(منتخبات توقيعات مبارکه، طبع طهران، ١٠٥ب، ص ٧٠_٧١)
٢ _ نقش وظيفهٴ مطالعات و تحقيقات بهائى
٢_ ١_ ترويج رفاه انسانى
از آثار حضرت بهاءالله
٢١ _ حضرت موجود مىفرمايد علماى عصر بايد ناس را در تحصيل علوم نافعه امر
نمايند تا خود و اهل عالم از آن منتفع گردند علومى که از لفظ ابتدا و به لفظ
منتهى گردد مفيد نبوده و نخواهد بود. اکثرى از حکماى ايران عمرها به درس حکمت
مشغولند و عاقبت حاصل آن جز الفاظى نبوده و نيست...
(مجموعهاى از الواح جمال اقدس ابهى، ص ١٠٢_١٠٣)
٢٢ _ ...مقصود از علم علمى است که منفعت آن عايد خلق شود نه علمى که سبب کبر و
غرور و نهب و ظلم و ستم و غارت گردد...
(اصول عقايد بهائيان، طبع آلمان، ١٩٨٣، ص ٣٣)
از آثار حضرت عبدالبهاء
٢٣ _ ...الزم امور و اقدم تشبّثات لازمه توسيع دائرهٴ معارف است و از هيچ
ملّتى نجاح و فلاح بدون ترقّى اين امر اهمّ اقوم متصّور نه چنانچه باعث اعظم
تنزّل و تزلزل ملل جهل و نادانى است و الآن اکثر اهالی از امور عاديه اطّلاع
ندارند تا چه رسد به وقوف حقائق امور کلّيّه و دقائق لوازم عصريّه لهذا لازم
است که رسائل و کتب مفيده تصنيف شود و آنچه اليوم مايحتاجاليه ملّت
وموقوفعليه سعادت و ترقّى بشريّه است در آن به براهين قاطعه بيان شود و آن
رسائل و کتب را طبع نموده در اطراف مملکت انتشار شود تا اقلاً خواصّ افراد ملّت
قدرى چشم و گوششان باز شده در آنچه سبب عزّت مقدسهٴ ايشان است بکوشند. نشر
افکار عاليه قوّهٴ محرّکه در شريان امکان بلکه جان جهان است افکار چون بحر
بىپايان و آثار و اطوار وجود چون تعيّنات و حدود امواج، تا بحر بهحرکت وجوش
نيايد امواج برنخيزد ولآلی حکمت بر شاطى وجود نيفشاند... بايد افکار عموميّه
را متوجّه آنچه اليوم لائق و سزاوار است نمود و اين ممکن نه الاّ بهبيان کافى
و اقامهٴ دليل واضح مبرهن وافى چهکه بيچارگان اهالی از عالم وجودبىخبرند و
شبهه نيست که سعادت خود را طالب و آمل ولکن حجبات جهل حائل وحاجزگشته...
وهمچنين لازم است... مکتبهاى متعدّده گشوده و اهالی از هرجهت تشويق وتحريص
برتعليم قرائت و کتابت اطفال شوند حتّى عنداللّزوم اجبار گردند تا عروق و
اعصاب ملّت به حرکت نيايد کلّ تشبّثات بىفائده است چه که ملّت بمثابهٴ جسم و
غيرت و همّت مانند جانند جسم بىجان حرکت نکند...
(رسالهٴ مدنيه، ص ١٢٩_١٣٢)
از دستخطّهاى بيتالعدل اعظم الهى
٢٥ _ ...خروج بارزتر امر الهى از مرحلهٴ مجهوليّت را در بازتابهاى مشخّصى که
داشتهاست مىتوان مشاهده نمود. از جمله در محافل فرهنگى، در کتب مرجع و در
وسائط خبرى به نحو روزافزونى از امر بهائى به عنوان يکى از اديان "عمده" يا
"اصلی" ياد مىشود ... آگاه شدن مقامات ذىنفوذ از تعاليم بهائى در امورى نظير
صلح، محيط زيست، مقام زنان، تعليم و تربيت و سوادآموزى سبب شدهاست که به نحوى
روزافزون از اهل بهاء براى مشارکت با ديگران در اجراى طرحهاى سازمانهاى دولتى
و يا غير دولتى دعوت بعمل آيد.
بعلاوه، اين قبيل انتشارات و ارتباطات اين آگاهى را در اذهان عمومى به وجود
آورده که امر بهائى راهحلّى براى مسائل و مشکلات امروزى در اختيار دارد و
بدينترتيب اين انتظار به وجود آمدهاست که جامعهٴ بهائى بايد سهم فعّالترى در
امور اجتماع بر عهده گيرد...طرحهاى عمرانى خدمات اجتماعى و اقتصادى جامعهٴ
بهائى افزايش فوقالعاده يافته و سبب کسب حيثيّت و اعتبار براى جامعهٴ امر
گرديدهاست. درنتيجه جوامع بهائى در نقاط مختلف جهان به عنوان نمونه و سرمشق
براى اقداماتى که ممکن است از طريق ابتکارات گروهى و خدمات داوطلبانه انجام
گيرد شناختهشدهاند... بعضى از اين اقدامات چنان موفّقيّتآميز بوده که در
اثر دريافت تشويقنامهها و جوايز ديگر از طرف دولتها و يا سازمانهاى
غيردولتى بينالمللی مورد توجّه عموم قرار گرفتهاند ...
(پيام معهد اعلی، رضوان ١٩٩٢)
٣_ ٢_ دفاع از امرالهى
از آثار حضرت بهاءالله
٢٦ _ ...اگر نفسى در ردّ من ردّ علیالله کلمهاى مرقوم دارد مقامى به او
عنايت شود که جميع اهل ملأ اعلی حسرت آن مقام برند و جميع اقلام ممکنات از ذکر
آن مقام عاجز و السن کائنات از وصفش قاصر چه که هرنفسى اليوم بر اين امر اقدس
ارفع امنع مستقيم شود مقابل است با کلّ من فىالسّموات والارض و کانالله علی
ذلک لشهيد و عليم...
(منتخباتى از آثار حضرت بهاءالله، ص ٢١٢)
از آثار حضرت عبدالبهاء
٢٧ _ ...ثانى کلمهٴ اين شرائط مقدّسهٴ علميّه "حافظاً لدينه است" و اين معلوم
است که مقصد از اين کلمهٴ مبارکه منحصر در استنباط احکام ومراعات عبادات
واجتناب از کبائر وصغائر واجراء احکام شرعيّه وبهاين وسائط محافظهٴ
دينالله نمودن نبوده بلکه هيئت ملّت را از کلّ جهات محافظه نمودن و در اعلاء
کلمةالله و تکثير جمعيّت دينيّه و ترويج دين الهى و غلبه و استعلائش بر سائر
اديان از اتّحاد جميع وسائل و وسائط سعى بليغ راميذول داشتن است...
(رسالهٴ مدنيّه، ص ٤٨ _٤٩)
٢_ ٣_ توسعه و تحکيم جوامع بهائى
از آثار حضرت عبدالبهاء
٣٠ _ ...بارى نفوس پاک چون جناب ميرزاابوالفضل عليه بهاءاللهالابهى شب
وروز در اثبات امر مبارک به دلائل قاطعه وحجج ساطعه وبيان واقع وکشف قناع
وترويج دينالله ونشر نفحات مشغول...
(نقل از نسخهٴ خطّى)
٢_ ٤_ شرکت و همکارى در توسعهٴ تحقيقات و مطالعات علمى
از پيامهاى بيتالعدل اعظم الهى
٤٠ _ ...در واقع بايد جوانان با اعتماد کامل از وظيفهٴ خطيرى که در پيش دارند
استقبال نمايند. جوانان اين ايّام که با وجود علوّ مقام، بهخضوع وخشوع متّصف
ودر عين استقامت وعزّت نفس بهمحبّت وخدمت عاملند بايد در صف مقدّم حرف
وصنايع وهنر وکارهاى دستى که براى پيشرفت وترقّى بيشتر نوع بشر لازم است
حرکت کنند بدين طريق روح امر الهى در جميع مجهودات نوع بشر پرتو افکند وجلوه
نمايد. علاوه بر اين در عين حال که مى خواهند به افکار ونظريات متّحدکننده
وفنون مترقّى در اين عصر ارتباطات تسلّط يابند مىتوانند بلکه بايد تضمين
نمايند فنونى که موفّقيّتهاى عظيم گذشته را حفظ مىکند به آتيه انتقال يابد.
تحوّلی که بايد در طرز کار جامعه صورت پذيرد بطور قطع بستگى دارد به ميزان
مؤثّر بودن آنچه جوانان براى دنيائى که به ارث خواهند برد آماده و تهيّه
نمايند...
(پيام معهد اعلی خطاب به جوانان عالم، مورّخ ٨ مى ١٩٨٥)
٣_ اصول و دستورالعمل کلّى
٣_١_ مبادى روحانى
از آثار حضرت بهاءالله
٤٢ _ ...اين است که مىفرمايد العلم نور يقذفهالله فى قلب من يشاء و اين نحو
از علم است که ممدوح بوده و هست نه علوم محدوده که از افکارمحجوبهٴ کدره احداث
شده و آن را گاهى از هم سرقت مىنمايند و بر ديگران افتخار مىکنند...
(کتاب مستطاب اقدس، فقرهٴ ١٠٢)
٤٣ _ ...انّا قدّرناالعلوم لعرفان المعلوم و انتم احتجبتم بها عن مشرقها
الّذى به ظهر کلّ امر مکنون ...
(کتاب مستطاب اقدس، فقرهٴ ١٠٢)
از آثار و خطابات حضرت عبدالبهاء
٤٤ _ ... هرچند تحصيل فنون و علوم اعظم منقبت عالم انسانى است ولی بهشرط آنکه
اين نهر متّصل بهبحر اعظم شود و از فيض قدم استفاضه کند، چون چنين شود هر
استاذ بحر بىپايان گردد و تلميذ ينبوع علم و عرفان شود پس اگر علوم دليل بر
جمال معلوم شود فنعم المأمول والاّ شايد اين قطره سبب گردد و از فيض موفور
محروم شود زيرا تکبّر و غرور آرد و قصور و فتور بخشد علوم حاضره قنطرهٴ حقيقت
است پس اگر حقيقت ميسّر نگردد از مجاز چه ثمر و اثر تالله الحقّ ان لم يکن
العلوم سبباً للوصول الی المعلوم فهى خسران مبين...
(منتخبات مکاتيب، ص ١٠٧)
٤٥ _ ...جميع علوم با محبّت الهيّه مقبول و محبوب و بدون آن بىثمر بلکه مورث
جنون، هر علمى مانند شجر است و چون ثمر محبّتالله باشد آن شجرهٴ مبارکه است
والاّ حطب است و عاقبت طعمهٴ آتش گردد...
(منتخبات مکاتيب، ص ١٧٦ _ ١٧٧)
٤٦ _ ...علم اعظم منقبت عالم انسانى است، علم سبب کشف حقايق است ولی علم بر دو
قسم است علوم مادّيّه و علوم الهيّه، علوم مادّيّه کشف اسرار طبيعت کند علم
الهيّه کشف اسرار حقيقت نمايد عالم انسانى بايد تحصيل هردو علم کند و اکتفاى به
يک علم ننمايد زيرا هيچ پرندهاى به جناح واحد پرواز نکند بايد به دوبال پرواز
نمايد يک بال علوم مادّيّه و يک بال علوم الهيّه اين علم از عالم طبيعت و آن
علم از ماوراءالطّبيعة اين علم ناسوتى و آن علم لاهوتى مقصود از علم لاهوتى
کشف اسرار الهى است ادراک حقايق معنوى است فهم حکمت بالغهٴ الهى است کشف حقيقت
اديان رحمانى است و ادراک اساس شريعتالله است...
(مجموعهٴ خطابات، طبع آلمان، ١٩٨٤م، ص ٣٨٦ _٣٨٧)
٣_٢_ علوم مفيده
از آثار حضرت بهاءُالله
٥١ _ بشارت يازدهم تحصيل علوم و فنون از هرقبيل جايز ولکن علومى که نافع است و
سبب و علّت ترقّى عباد است کذلک قضىالامر من لدن امر حکيم ...
(مجموعهاى از الواح جمال اقدس ابهى، ص ١٣)
از آثار حضرت عبدالبهاء
٥٢ _ ...انسان بايد در هر فنّى قبل از تحصيل ملاحظه نمايد که فوائد اين فنّ چه
چيز است و چه ثمره و نتايجى از او حاصل اگر از علوم مفيده يعنى جمعيّت بشريّه
را فوائد کلّى از او حاصل البتّه به جان در تحصيلش بکوشد والاّ اگر عبارت از
مباحث بىفائدهٴ صرفه و تصوّرات متتابعهٴ متواليه بوده و جز آن که سبب نزاع و
جدال شود ثمرهاى از او حاصل نه بهچه جهت انسان حيات خود را در منازعات و
مجادلات بىفائدهٴ آن صرف نمايد...
(رسالهٴ مدنيه، ص ١٢٥ _ ١٢٦)
٣_ ٣_ طرز فکر و عمل علما
از آثار حضرت بهاءُالله
٥٦ _ ...منالنّاس من غرّته العلوم و بها منع عن اسمى القيّوم و اذا سمع صوت
النّعال عن خلفه يرى نفسه اکبر من نمرود قل اين هو يا ايّهاالمردود تالله انّه
لفى اسفل الجحيم. قل يا معشرالعلماء اما تسمعون صرير قلمى الاعلی و اما ترون
هذه الشّمس المشرقة من الافق الابهى الی م اعتکفتم علی اصنام اهوائکم
دعواالاوهام و توجّهوا الیالله مولاکم القديم...
(کتاب مستطاب اقدس، فقرهٴ ٤١)
٥٧ _ ... بايد کلّ با يکديگر به رفق و مدارا ومحبّت سلوک نمايند و اگر نفسى از
اداراک بعضى مراتب عاجز باشد يا نرسيده باشد بايد به کمال لطف و شفقت با او
تکلّم نمايند و او را متذکّر کنند من دون آن که در خود فضلی و علوّى مشاهده
نمايند...
(منتخباتى از آثار حضرت بهاءالله، ص ١٣ _ ١٤)
٥٨ _ ...ايّاکم ان لا تحاربوا مع نفس بل ذکّروها بالبيان الحسنة و الموعظة
البالغة ان کانت متذکّرة فلها والا فاعرضوا عنها ثمّاقبلوا الی شطر القدس
مقرّ قدس منير و لا تجادلوا للدّنيا و ما قدّر فيها باحد لانّالله ترکها
لاهلها ...
(منتخباتى از آثار حضرت بهاءالله، ص ١٧٨)
٥٩ _ ...بارى اى سلمان بر احبّاى حقّ القاء کن که در کلمات احدى بديدهٴ اعتراض
ملاحظه منمائيد بلکه بديدهٴ شفقت و مرحمت مشاهده کنيد مگر آن نفوسى که اليوم در
ردّالله الواح ناريّه نوشته بر جميع نفوس حتم است که بر ردّمن ردّعلیالله
آنچه قادر باشند بنويسند کذلک قدّر من لدن مقتدر قدير...
(منتخباتى از آثار حضرت بهاءالله، ص ١٤)
از آثار حضرت عبدالبهاء
٦٠ _ ... ادب ونورانيّت اخلاق مرجّح است اگر اخلاق ترببت نشود علوم سبب مضرّت
گردد علم و دانش ممدوح اگر مقارن حسن آداب و اخلاق گردد والاّ سمّ قاتل است و
آفات هائل طبيب بدخو و خائن سبب هلاک گردد و علّت انواع امراض، اين قضيّه را
بسيار ملاحظه داشتهباشيد که اساس دبستان اوّل تعليم آداب و اخلاق و تحسين
اطوار و کردار باشد...
(نقل از نسخهٴ خطّى)
٣_ ٤_ مسائل مربوط به روش تحقيق
از آثار حضرت بهاءالله
٦٥ _ ...قل يا معشرالعلمآء لا تزنوا کتابالله بما عندکم من القواعد و العلوم
انّه لقسطاس الحقّ بين الخلق قد يوزن ما عند الامم بهذاالقسطاس الاعظم و انّه
بنفسه لو انتم تعلمون ...
(کتاب مستطاب اقدس، فقرهٴ ٩٩)
٦٦ _ ...ولمّا ملئت عيون اهل الشّرق من صنائع اهل الغرب لذا هاموا فىالاسباب
و غفلوا عن مسبّبها و ممدّها مع انّ الّذين کانوا مطالع الحکمة و معادنها ما
انکروا علّتها ومبدعها ومبدأها انّ ربّک يعلم و النّاس اکثرهم لا يعلمون...
(مجموعهاى از الواح جمال اقدس ابهى، ص ٨٥)
از خطابات حضرت عبدالبهاء
٦٧ _ ...ميزان ادراک آنچه مسلّّم است منحصر در چهار موازين است يعنى حقائق
اشياء به اين چهارچيز ادراک مىشود، اوّل ميزان حسّ است يعنى آنچه به چشم و
گوش و ذائقه و شامّه و لامسه احساس مىشود اين را محسوس مىگويند امروز نزد
جميع فلاسفهٴ اروپا اين ميزان تامّ است مىگويند اعظم موازين حسّ است و اين
ميزان را مقدّس مىشمارند و حال آنکه ميزان حسّ ناقص است زيرا خطا دارد مثلاً
اعظم قواى حسّيه بصر است بصر سراب را آب بيند و صور مرئيّه در مرآت را حقيقت
مىشمارد و موجود بيند و اجسام کبيره را صغير داند نقطهٴ جوّاله را دائره بيند
زمين را ساکن گمان کند آفتاب را متحرّک بيند و امثال ذلک در بسيار امور خطا کند
لهذا نمىشود بر آن اعتماد کرد، ميزان ثانى ميزان عقل است و اين ميزان در نزد
فلاسفهٴ اولی اساطين حکمت ميزان ادراک بود بهعقل استدلال مىکردند وبه دلائل
عقليّه تشبّث مىنمودند زيرا استدلالات ايشان جميعش عقلی است با وجود اين بسيار
اختلاف کردند و آرائشان مختلف بود حتّى تبديل فکر مىکردند يعنى يک مسئله را
بيست سال به دلائل عقليّه استدلال بر وجودش مىکردند بعد از بيست سال بهدلائل
عقليّه نفى ان را مىنمودند حتّى افلاطون در بدايت به ادلّهٴ عقليّه اثبات نمود
که شمس مرکز است و زمين متحرّک و بعد فکر بطلميوس شهرت کرد و فکر افلاطون بکلّى
فراموش شد اخيراً راصد جديد دوباره احياء اين رأى کرد پس چون حضرات رياضيّون
اختلاف کردند وحال آنکه کلّ مستدلّ به دلائل عقليّه بودند وهمچنين مسئلهاى
را بهدلائل عقليّه مدّتى اثبات مى نمودند و بعد از مدّتى بهدلائل عقليّه نفى
کردند مثلاً يکى از فلاسفه مدّتى بر رأئى ثابت بود و در اثباتش اقامهٴ ادلّه و
براهين مىنمود بعد از مدّتى از آن رأى منصرف مىشد و به دليل عقلی نفى آن را
مىکرد پس معلوم شد که ميزان عقلی تامّ نيست چه که اختلاف فلاسفهٴ اولی و عدم
ثبات و تبديل فکر دليل بر اين است که ميزان عقل تامّ نيست چه اگر ميزان عقل
تامّ بود بايد جميع متّفق الفکر و متّحدالرّأى باشند، ميزان ثالث ميزان نقل
است و آن نصوص کتب مقدّسه است که گفته مىشود خدا در تورات چنان فرمودهاست و
در انجيل چنين فرمودهاست اين ميزان هم تامّ نيست بهجهت آنکه نقل را عقل ادراک
کند بعد از اينکه نفس عقل محتملالخطاست چگونه توان گفت که در ادراک استنباط
معانى اقوال منقوله خطا ننموده بلکه عين صواب است زيرا ممکن است که خطا کند و
يقين حاصل نمىشود اين ميزان رئيسهاى اديانست آنچه آنها از نصوص کتاب ادراک
کنند اين ادراکات عقليّهٴ آنهاست که از آن نصوص ادراک کنند نه حقيقت واقع زيرا
عقل مثل ميزان است و معانى مدرکهٴ از نصوص مثل شىء موزون ميزان که مختلّ باشد
موزون چه نوع معلوم مىشود پس بدان آنچه در دست ناس است و معتقد ناس
محتملالخطاست زيرا در اثبات و نفى شىء اگر دليل حسّى آرد واضح شد که آن ميزان
تامّ نيست و اگر دليل عقلی گويد آن نيز تامّ نيست يا اگر دليل نقلی گويد آن نيز
تامّ نيست پس واضح شد که در دست خلق ميزانى نيست که اعتماد نمائى بلکه فيض
روحالقدس ميزان صحيح است که در آن ابداً شکّ وشبههاى نيست و آن تأييدات
روحالقدس است که به انسان مىرسد ودر آن مقام يقين حاصل مىشود.
(مفاوضات، ص ٢١٩ _ ٢٢٠)
از مراسلاتى که از طرف معهد اعلی نوشتهشدهاست
٦٨ _ (در مراسلهٴ موّرخهٴ ١٨ جولاى ١٩٧٩ معهد اعلی که تحت شمارهٴ ٦٨ در مجموعهٴ
انگليسى مندرج گشته به فقرهاى از لوح جمالقدم استشهاد شده که متن آن چنين است)
...و اين که مرقوم داشتهبوديد يکى از دوستان رسالهاى نوشته تلقاء وجه عرض شد
هذا ما نزّل فى الجواب اليوم آنچه نوشته مىشود بايد به کمال دقّت ملاحظه نمود
تا سبب اختلاف واقع نشود و محلّ ايراد قوم نگردد آنچه اليوم دوستان حقّ به آن
متکلّمند بر مَسمَع اهل ارض است، در لوح حکمت اين کلمه نازل انّ آذان المعرضين
ممدودة الينا ليستمعوا ما يعترضون به علیالله المهيمن القيّوم. اين فقره خالی
از اهمّيّت نيست بايد آنچه نوشته مىشود از حکمت خارج نشود و در کلمات طبيعت
شير مستور باشد تا اطفال روزگار به آن تربيت شوند و به مقام بلوغ فائز گردند از
قبل ذکر نموديم که يک کلمه بمثابهٴ ربيع است عالم قلوب از او تازه و خرّم شود و
کلمهٴ ديگر بمثابهٴ سموم ازهار و اوراد را بسوزاند انشاءالله مؤلّفين از
دوستان حقّ بايد بنويسند آنچه را که نفوس منصفه بپذيرند و نزد قوم محلّ ايراد
واقع نشود ...
(نقل از نسخهٴ خطى)
٣_ ٥_ عهد و پيمان الهى
از آثار حضرت ولىّامرالله
٧٣ _ ...کلّ بايد در قدم اوّل به منظور موفّقيّت در انجام وظيفهٴ مرجوعه خود
را به جهات مختلفهٴ تاريخ و مبادى اين شرع کريم و نبأ عظيم آشنا سازند و براى
حصول اين مقصود وتوفيق در اين مرام آثار امريّه را بنفسه مطالعه و تعاليم
رحمانيّه و اصول و احکام مقدّسه را تحقيق و تدقيق نمايند و نصايح و انذارات
واشارات و بشارات منزله از قلم حضرت احديّه را تأمّل و تدبّر کنند و بعضى از
بيانات و ادعيهٴ الهيّه را درخاطر سپارند و نظامات ادارى را کاملاً فرا گيرند
وخود را با تطورات و تحوّلات و پيشرفتها و حوادث جاريهٴ امرالله مأنوس ومألوف
سازند و نيز بايد سعى نمايند که از منابع موثّق و محلّ اعتماد که عارى از اغراض
خصوصيّه و آراء و مآرب شخصيّه تدوين شده باشد عرفان کامل و دقيق نسبت به اساس و
تاريخ ديانت اسلام مصدر و مطلع اين امر ابدع اعظم حاصل نمايند و با روحى فارغ
از افکار و توهّمات قبليّهٴ قرآن کريم را که گذشته از آثار مقدّسهٴ حضرت باب و
حضرت بهاءالله يگانه کتاب آسمانى و مصحف ربّانى و مخزن کلمات الهى است که از
هرگونه تصرّف و تبدّل مصون و محفوظ مانده و مورد ثقه و اعتماد کامل مىباشد با
رعايت احترام و تکريم مورد فحص و تحقيق قرار دهند همچنين در شئون و احوالی که
مستقيماً به اصل و پيدايش آئين مقدّس بهائى مربوط است امعان نظر کنند و مقامى
که از طرف مبشّر اعظم اين امر امنع اقدس دعوى شده همچنين اوامر و نصوصى که از
قلم ملهم مظهرمقدّس سبحانى وشارع شريعت رحمانى در اين دور اعّز يزدانى عزّ
نزول يافته کلّ را به کمال صحّت و اتقان بشناسند و به معرفت و ايقان کامل پى
برند ...
(ظهور عدل الهى، ص ١٠٣ _ ١٠٤)
از پيامهاى بيتالعدل اعظم الهى
٧٨ _ ...شکّ و ترديد نيست که از اين به بعد تقدّم و پيشرفت امر الهى متضمّن
ارتباط روزافزون با سازمانها و مؤسّسات و فعّاليّتها و افراد پيشوايان در
جامعهٴ خارج است. جامعهٴ بهائى در سازمان ملل متّحد شاخصيّت بيشترى خواهد يافت
و در مذاکرات بيش از پيش شناخته خواهد شد و در وسائط خبرى قيافهٴ آشناترى خواهد
داشت و علماء و دانشمندان بدان علاقه و رغبت بيشترى نشان خواهند داد و قطعيّاً
مورد بغض و حسد مؤسّسات رو به زوال واقع خواهد شد. براى آمادگى و مقابله با اين
وضع بايد مستمرّاً به تزييد معلومات و معارف امرى و تمسّک تامّ به اصول نهى از
مداخله در امور سياسيّه و ترک تعصّبات جاهليّه و بالاتر از همه به ازدياد درک و
فهم حقايق اصليّهٴ امر و تناسب و ارتباطشان با دنياى جديد قيام کنيم...
(پيام معهد اعلی، رضوان ١٩٨٤)
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
افزودن دیدگاه جدید