• صفحه نخست
  • درباره ما
    همه در دنیائی کوچک زندگی می کنیم . آرمان ها و اهدافی یگانه داریم و همگی برای دست یابی به آن تلاش می کنیم . دردها و شادی های یکسانی را تجربه کرده ایم و با چالش ها و مشکلاتی مشترک روبرو هستیم. بیائید دقایقی از ا ین دنیا سفر کنیم و به دنیای بهایی برویم . دنیائی که در دل دنیای ماست . ببینیم چگونه مفاهیم ، ارزش ها و عقاید ، زندگی و حیات ، خدمت و فعالیت در آن معنا می یابد و جلوه می کند و عالم بهائی چگونه و تا چه اندازه توانسته است با تلاش های مستمر، این نحوه حیات را در زندگی خویش و در تلاش برای خدمت و مساعدت به عالم انسانی جلوه بخشد و نمایان سازد. شما را به مشارکت در ساختن دنیائی متعالی تر و بهتر دعوت می کنیم . با ما در سایت...
    Stay
  • تماس با ما

    تماس

    Stay
  • بخش ها
  • فعالیت ها

مخالفت با دین الهی

هُو اللّه
از بدايت عالم تا امروز هر وقت ندای الهی بلند شد ندای شيطان هم بلند شد * زيرا هميشه ظلمت مي خواهد مقاومت نور کند ظلم مي خواهد مقاومت عدل نمايد جهل مي خواهد مقاومت علم نمايد * اين عادت مستمره اهل اين جهان است * ملاحظه کنيد در زمان موسی فرعونی بود مقاومت مي کرد تا نورانيت حضرت موسی را از انتشار منع کند * در زمان حضرت مسيح قيافا و حنّا رؤسای مذهب يهود بودند * اينها به نهايت قوت مقاومت حضرت مسيح مي کردند و افتراهائی چند بحضرت نوشتند و انتشار دادند * حتی مجمع فريسيان جکم بر قتل مسيح داد که اين شخص مسيخ است استغفر اللّه گمراه است استغفر اللّه بی پدر مشروع است چيز هائی که نمي خواهم برزبان بياورم و در بين جميع يهود شرق اين مفتريات را انتشار مي دادند و مقصدشان اين که نورانيت مسيح را منع کنند *
و همچنين در زمان محمد علمای قريش خواستند نورانيت حضرت محمد را از انتشار منع کنند * جميع فتوی بر قتل او دادند و نهايت اذيت را بر او وارد آوردند و به قوه شمشير خواستند آن بنيان عظيم را هدم نمايند *
آيا هيچ يک توانستند مقاومت نمايند عاقبت مغلوب شدند و نورانيت امر الهی آفاق را احاطه کرد * جميع شان مانند اردوی شکست خورده از ميدان در رفتند کلمة اللّه نافذ شد شريعت اللّه منتشرگشت تعالیم الهيه آفاق را احاطه کرد نفوسي که در ظل حق بودند مثل ستاره از افق سعادت کبری درخشيدند * حال هم باز همان دستگاه است * جمعی نادان که خود را به دين نسبت مي دهند مي خواهند نورانيت بهاء اللّه را منع کنند مقاومت امر اللّه نمايند تا آفاق را از اين اشراق محروم نمايند * چونکه برهانی ندارند به افترا دست زنند زيرا عادت مردم نادان چنين است * وقتی که برهان ندارند شمشيرشان افتراست و الّا اگر برهان داشته باشند به آن مهاجمه نمي نمودند صحبت مي کردند بدگوئی نمي نمودند کلام رذيل بر قلم و زبان نمي راندند مثل مرد ميدان بيان برهان مي کردند * ما با آنها نزاع و جدالی نداريم بدگوئی از آنها نمی کنيم حقيقت حال آنها و سوء سيرت آنان را بيان نمی کنيم به برهان لب گشائيم *
مي گوئيم برهان ما اين است اگر شما در مقابل برهان ما برهانی داريد بنمائيد * امّا آنها ابداً نزديک نمي آيند زبان به افترا گشايند و در جرائد مرقوم مي دارند که اين بهائيان چنين و چنانند چنانکه فريسيان در حق حواريين مي گفتند هر چه از قلمشان جاری شود مي نويسند * وقتي که شما ملاحظه کنيد چنين اوراقی منتشر شد ابداً مکدّر نشويد به کمال قوت به موجب تعاليم بهاء اللّه عمل نمائيد اعتنائی نکنيد همين نفوس سبب ميشوند که کلمة اللّه بين خلق منتشر مي شود * البته نفوسيکه منصفند فحص ميکنند تحقيق و تدقيق مي کنند همان فحص و تدقيق سبب هدايت آنها ميشود * مثل اين است که کسی بگويد در فلان اطاق شمعی است خاموش * بعد شخص سامع فحص کند ببيند روشن است * مي شنود در فلان باغ درختانی زرد برگ شکسته شاخ تلخ ثمر است و گلها بد بو زنهار نزديک او نرويد * لابد نفوسي که منصفند با اين قناعت نمي کنند بلکه مي گويند مي رويم مي بينيم و تحری حقيقت مي نمائيم *
چون فحص و تحقيق نمايند مي بينند درختهای باغ در نهايت اعتدال است ساقها در نهايت راستی برگها در نهايت سبزی شکوفه ها در نهايت معطّری ميوها در نهايت حلاوت گلها در نهايت طراوت * پس مي گويد الحمد للّه آن بدگو سبب شد که من به اين باغ راه يافتم سبب هدايت من شد * اين بدگويان چنينند سبب مي شوند که مردم تفحّص مي کنند * در زمان مسيح کتبی که در مذهب مسيح تأليف کردند افتراهائي که به مسيح زدند کذب هائي که در حق حواريين گفتند آيا هيچ اثری داشت * کتب که فلاسفه آن زمان ردّ به مسيح نوشتند آيا هيچ ضرری رسانيد * بلکه جميع آن کتب سبب ترويج شد زيرا ذکر مسيح را مردم شنيدند به تفحص و تجسّس آمدند و هدايت يافتند * ما نمي خواهيم در حق اين نفوس حرفی بزنيم ما بد نميگوئيم بلکه همين قدر ميگوئيم اين مفتريات ابداً عظمی ندارد * اين مفتريات بمنزله ابر است که حجاب آفتاب گردد *
ابر هر قدر کثيف باشد اشعه آفتاب عاقبت او را متلاشی مي نمايد و محو مي کند * انوار آفتاب حقيقت را هيچ ابری حجاب نشود نسيم گلستان الهی را هيچ سدّی مانع نگردد باران آسماني را هيچ حائلی حاجز نشود * از اين کلام مرادم اين است که وقتي که کتابهای افترا منتشر شود و در جرائد مفتريات نوشته گردد شما محزون نشويد بلکه بدانيد که اين سبب قوت امر اللّه است * زيرا درخت بی بار را کسی سنگ نزند چراغ خاموش را کسی تعرض ننمايد آنچه واقع شود همان سبب قوت امراللّه است نظير آنکه از پيش گذشت * در زمان موسی نگاه کنيد غرور فرعون بنی اسرائيل را مدد و عون بود * هر چند آن ظالم اعلان کرد که موسی قاتل است لهذا بايد قصاص گردد ولی اين قوت تأثيری نداشت * فرياد کرد که اين موسی و هارون هر دو مفسدند مي خواهند دين مبين شما را بهم زنند و در مملکت اختلاف و فساد اندازند لهذا اهلاک و اعدام آنها لازمست ( ان هذان لساحران يريدان ان يبدّلا دينکم بسحر هما و يذهبا بطريقتکم المثلی ) ابداً تأثير نکرد بلکه نور موسی درخشيد شريعتش منتشر شد نورانيت تجلی سينا احاطه کرد * و همچنين فريسيان وقتی فرياد بر آوردند که مسيح استغفر اللّه مسيخ است زيرا سبت را شکسته شريعة اللّه را منسوخ کرده طلاق را حرام نموده تعدد نساء را منع کرده مقصدش هدم قدس الاقداس است خرابی بيت اللّه است *
وا ويلا وا دينا وا مذهبا فرياد بر آوردند که بدار زنيد بدار زنيد * اين اعتراضات آنها هيچ اثری نداشت صبح مسيح طلوع نمود نفثات روح القدس در جميع عالم تأثير کرد همه اقوام مختلفه را متحد نمود * مقصد اين است که از مفتريات قوم و کذب و مجادله آنها هيچ فتوری به امر اللّه وارد نمي آيد بلکه سبب علوّ امر اللّه است و دليل بر آن است که اگر امر عادی بود کسی تعرضی بر آن نمي نمود * امر هر قدر عظيم تر است دشمنش بيشتر است * لهذا ما بايد در نهايت ثبوت و رسوخ به موجب تعاليم بهاء اللّه عمل نمائيم مرحبا *

حضرت عبدالبهاء : خطابات حضرت عبدالبهاء جلد ۱ ص191-193
سایت دنیای بهائی: 

امکانات

فعالیت ها

سایت دنیای بهائی