• صفحه نخست
  • درباره ما
    همه در دنیائی کوچک زندگی می کنیم . آرمان ها و اهدافی یگانه داریم و همگی برای دست یابی به آن تلاش می کنیم . دردها و شادی های یکسانی را تجربه کرده ایم و با چالش ها و مشکلاتی مشترک روبرو هستیم. بیائید دقایقی از ا ین دنیا سفر کنیم و به دنیای بهایی برویم . دنیائی که در دل دنیای ماست . ببینیم چگونه مفاهیم ، ارزش ها و عقاید ، زندگی و حیات ، خدمت و فعالیت در آن معنا می یابد و جلوه می کند و عالم بهائی چگونه و تا چه اندازه توانسته است با تلاش های مستمر، این نحوه حیات را در زندگی خویش و در تلاش برای خدمت و مساعدت به عالم انسانی جلوه بخشد و نمایان سازد. شما را به مشارکت در ساختن دنیائی متعالی تر و بهتر دعوت می کنیم . با ما در سایت...
    Stay
  • تماس با ما

    تماس

    Stay
  • بخش ها
  • فعالیت ها

تالار گفتگو (5) (بیانی از حضرت عبدالبهاء )


حضرت عبدالبهاء می فرما یند:
...وا ضح و مشهود است که انسان محتاج به مربّی است.اين مربّی بی شک و شبهه بايد در جميع مرا تب کامل و ممتاز از جميع بشر باشد ، چه که اگر مثل سائر بشر باشد مربّی نمي شود .علی الخصوص که بايد هم مربّی جسمانی باشد و هم مربّی انسانی و هم مربّی روحانی ... و اين معلوم است که قوّه بشريّه از عهده چنين امر عظيم بر نيايد و به نتايج فکريّه تکفّل چنين مواهب نتوان نمود . شخص واحد چگونه تأسيس اين بنيان رفيع بی ناصر و معين تواند؟ پس بايد قوّهء معنويّه ربّانيّه تأييد کند تا بتواند از عهده اين کار برآيد . يک ذات مقدّس عالم انسا ني را زنده کند و هيأت کره ارض را تغيير دهد و عقول را ترقّی بخشد و نفوس را زنده نمايد و تأسيس حيات جديد کند و اساس بد يع وضع نمايد، نظم عالم دهد و ملل و امم را در ظلّ رايت واحده آرد . خلق را از عالم نقا يص و رذائل نجات دهد و به کمالات فطريّه و اکتسابيّه تشويق و تحريض نمايد . البتّه اين قوّه بايد قوّه الهيّه باشد تا از عهده اين کار برآيد . بايد به انصاف ملاحظه کرد . اينجا مقام انصاف است . امري را که جميع دول و ملل عالم با جميع قوی و جنود ترويج نتوانند و اجرا نکنند يک نفس مقدّس بی ناصر و معين اجرا نمايد . آيا اين به قوّت بشريّه ممکن است ؟ لا و اللّه
...
مفاوضات ، صص7و8
1) یک مربی باید دارای چه خصو صیاتی باشد ؟
2) مربی الهی چه توانائی ها ئی دارد ؟ این مربیان الهی چه نفوسی هستند ؟
3) آیا تغییر عالم وزنده کردن نفوس و تأسیس حیا ت جدید ووضع اساس بدیع و... جز به قوه الهی ممکن است ؟ چرا ؟
4) انصاف چه نقشی در تشخیص این قوه الهی دارد ؟

فعالیت ها: 

دیدگاه‌ها

توانائیهائی که مربی الهی دارد بسیار قابل توجه است در بیان انها را ذکر کرده اند :
---عالم انسانی را زنده کند.
---شکل زمین و عالم انسانی را تغییر دهد.
---عقل ها را ترقی دهد.
---نفوس و انسان ها را زنده کند .
---زندگی جدید تاسیس کند.
---اساس نو و جدید وضع کند.
---عالم را نظم دهد.
---ملت ها و دولتها را زیر یک پرچم متحد نماید .
---مردم را از نقائص ، کاستی ها و زشتی ها نجات دهد.
---به کسب کمالات فطری و آ موختنی تشویق نماید .

همیشه کسانی هستند که چنین ادعاهایی دارند ، چطور می توان حق را از باطل تشخیص داد ؟ زیرا همگی از نقصها و یا کمبودهای این انسان در گل مانده سوء استفاده می کنند.

خداوند انسان را اشرف مخلوقات قرار داد و قدرت تفکر و اندیشه کردن را به انسان عطا فرمود. اگر انسان بخواهد هر چیز که در پیرامونش گفته ویا عنوان میگردد را بصورت کورکورانه قبول کند و خود در باره آن اندیشه نکند و یا حتی به خود زحمت آن را ندهد که در باره صحت آن بررسی کند مورد سوء استفاده هم قرار خواهد گرفت پس این خود ما هستیم که اجازه میدهیم مورد سوء استفاده قرار گیریم آنانی که ادعا میکنند نقشی ندارند نقش اصلی را خود ما ایفا میکنیم.

مربی به کسی اتلاق میشود که توانائی هائی که نسبت به دیگران دارد را به آنها آموزش بدهد .
اما مربیان الهی برگزیدگانی هستند که از طرف خداوند برگزیده شده اند و آن تعالیم الهی را برای جامعه به ارمغان می آورند .
که این مطالب خارج از درک بعضی هائی هست که یا گوش شنوا ندارند و یا نمی خواهند بشنوند
مربیان الهی جزء به آن الهاماتی که از طرف خداوند برای هدایت بشریت به ارمغان می آورند از خود چیزی عنوان نمیکنند و کلمات الهی خود به گونه ای هست که با کلماتی که از طرف خود بشر عنوان میشود تفاوت دارد و کسانی که با عقل و درایت بخواهند میتوانند آن را تشخیص دهند .
هیچ تغییری در عالم رخ نخواهد داد جز اینکه به قدرت الهی باشد .
هر کس ذرهای انصاف داشته باشد و تفکر کند , برای مثال وقتی در یک خانواده اگر اصولی در آن پایبند نباشد و هر کس با روش خود بخواهد هر کاری بکند و در مرکز خانواده کسی برای رهبری وجود نداشته باشد آیا آن خانواده به سر انجام خواهد رسید البته نه آن خانواده در یک نقطه از هم خواهد پاشید پس چگونه این همه نظم در نظام هستی و به صورت متمرکزتر سیستم بدن خود ما با اینهمه ناشناخته هایش بدون خالق باشد و بگوئیم که همه اینها به خودی خود پدیدار گشته آیا در اینچنین گفته هائی انصاف وجود دارد که همه این نظامات را انکار کنیم .
اگر هر انسانی کمی بیندیشد و به پیرامون خود بنگرد و ذرهای هم انصاف داشته باشد حتما میتواند به قدرت پروردگارش پی برد .

قرن 20 نشانه خوبی است که تفکرات علمی و مذهبی و ضد مذهبی و کمونیستی عدم توانائی خود را در هدایت بشریت و نجات عالم انسانی نشان دادند بلکه وضع او را بسیار بدتر وخراب تر کردند.و شرائط امروز دنیا نشان میدهد که دور شدن از هدایت مربی الهی چه مشکلات عظیمی را برای بشر ایجاد کرده است .امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز به مربی الهی و مظهر ظهور الهی احساس می شود .

نیاز انسان در هر زمانی برای داشتن مربی لازم است و مربیانی که از طرف خداوند برای هدایت انسانها فرستاده میشوند در هر لحظه نیستن و ما انسانهای کوتاه فکر هستیم که به راحتی از کنار این نعمات میگذریم ولی با همه این اوصاف آثار مبارکشان در نزد ما به یادگار هست و باید از این آثار به نحو احسن استفاده کنیم و به آنها گوش فرا دهیم و عمل کنیم چه بسا انسانهای گمراه نیز در زمانی خود به این امر آگاه خواهند شد. بطور مثال بعضی از انسانها به گونه ای هستند که هرچیز را باید خود تجربه کنند و از تجارب دیگران استفاده نمیکنند در بعضی از مواقع تجربه ها تلخ هست بطور عامیانه میگویند سرشان به سنگ خورده و به اشتباه خود پی میبرند در این ایام نیز انسانهای بسیاری هستند که بدین گونه رفتار میکنند ولی کم کم آنها نیز راه درست زیستن را پیدا خواهند کرد و کل جوامع بصورت یک خانواده خواهند شد.

امکانات

فعالیت ها

سایت دنیای بهائی