• صفحه نخست
  • درباره ما
    همه در دنیائی کوچک زندگی می کنیم . آرمان ها و اهدافی یگانه داریم و همگی برای دست یابی به آن تلاش می کنیم . دردها و شادی های یکسانی را تجربه کرده ایم و با چالش ها و مشکلاتی مشترک روبرو هستیم. بیائید دقایقی از ا ین دنیا سفر کنیم و به دنیای بهایی برویم . دنیائی که در دل دنیای ماست . ببینیم چگونه مفاهیم ، ارزش ها و عقاید ، زندگی و حیات ، خدمت و فعالیت در آن معنا می یابد و جلوه می کند و عالم بهائی چگونه و تا چه اندازه توانسته است با تلاش های مستمر، این نحوه حیات را در زندگی خویش و در تلاش برای خدمت و مساعدت به عالم انسانی جلوه بخشد و نمایان سازد. شما را به مشارکت در ساختن دنیائی متعالی تر و بهتر دعوت می کنیم . با ما در سایت...
    Stay
  • تماس با ما

    تماس

    Stay
  • بخش ها
  • فعالیت ها

در این قسمت با یکدیگر همراه شویم وبا تفکر در آثار الهی، بینش و درک عمیق تری در باره فقر و وجوه مختلف آن بدست آوریم . حدود ۲۰ دقیقه وقت برای این قسمت در نظر گرفته شده است. افکارتان را با گذاشتن یک نظر با دیگران سهیم شوید.

حضرت بهاءالله می فرمایند:

﴿ ای پسران تراب ﴾

أغنيا را از ناله سحرگاهی فقرا اخبار کنيد که مبادا از غفلت به هلاکت افتند و از سدره دولت بی نصيب مانند .الکرم و الجود من خصالی فهنيئاً لمن تزيّن بخصالی .

﴿ ای أغنيای أرض ﴾

فقراء أمانت منند در ميان شما . پس أمانت مرا درست حفظ نمائيد و به راحت نفس خود تمام نپردازيد.

 کلمات مکنونه فارسی

حضرت عبد البهاء می فرمایند:

معذلک باز جائز نيست که بعضی در نهايت غنا باشند و بعضی در نهايت فقر. بايد اصلاح کرد و چنان قانونی گذارد که از برای کل وسعت و رفاهيت باشد نه يکی به فقر مبتلا و نه يکی نهايت غنا را داشته باشد . مثلاً شخصی غنی که منتهی غنا را دارد نگذارد شخصی ديگر منتهی فقر را داشته باشد مراعاة او را بکند تا آن هم راحت باشد اين را بايد به قوانين اجراء کرد . نفس اغنياء بايد خودشان زيادی مال خود را به فقراء انفاق کنند و هم چنين قوانين مملکت بايد نوعی باشد که به موجب شريعت اللّه هر گونه آسايش داشته باشد.

حضرت عبدالبهاء : خطابات حضرت عبدالبهاء جلد ۱ ص ۱۷۴

فقرا امانات الهی در میان ما هستند ،این جمله چه نگرشی به ما می دهد ؟

چگونه می توانیم این امانات الهی را حفظ کنیم ؟

ریشه های فقر چیست ؟

چگونه می توان فقر را ریشه کن نمود ؟

چرا اکثريّت مطلق جمعيّت جهان در اين زمان بيش از پيش در گرسنگی و بدبختی غوطه ورند و حال آنکه ثروتهای نا محدودی که حتّی فرعون ها و قيصرها و يا حتّی امپراطوري های قرن نوزدهم خوابش را هم نمی ديدند اينک در دست حاکمان امور بشری انبار شده است ؟ باری ريشهء اين خطا را که مي گويند نوع انسان ذاتا و قطعاً خود خواه و متجاوز است بايد در اين نکته دانست که دنيا دوستی و مادّيّت پرستی که موجد و مولّد و در عين حال صفت مشترک جميع آن مرام ها است مورد تمجيد و تقدير واقع شده و همين جاست که بايد زمينهء بنای يک جهان جديد را که شايستهء فرزندان ما باشد پاک و هموار ساخت . اينکه مقاصد و اهداف مادّی نتوانسته است حاجات بشر را روا نمايد امريست که به تجربه رسيده و نفس اين تجربه بايد ما را بر انگيزد تا برای يافتن راه حلّ مشکلات مهلک جهان کوشش های ديگر تازه ای مبذول داريم.

وعده صلح جهانی ، بیت العدل اعظم ص ۱۱ و ۱۲

فاصلهء ژرف و هولناك مابين سطح زندگی گروه كوچك مردم مرفّه جهان، يعنی اقلّيّتی كه بالنّسبه رو به تقليل است، و اكثريّت بزرگی از ساكنان كرهء زمين كه در پنجهء فقر گرفتارند پيوسته افزايش می يابد و پيش بينی های خوش بينانه دربارهء تغييراتی كه انتظار می رفت در اثر اين طرز توسعهء اجتماعی و اقتصادی حاصل شود باطل و بی اثر شده است. اين بحران بی سابقهء اقتصادی، همراه با نابسامانی های اجتماعی كه در اثر آن به وجود آمده، نمودار اشتباه وخيمی است كه در نحوهء ادراك ما از طبيعت بشر وجود دارد. زيرا وضع كنونی طرز رفتاری را تشويق می كند كه نه تنها برای تأمين توسعه و عمران كافی نيست بلكه با توجّه به رويدادهای جهانی برای منظور فوق نامربوط نيز بنظر می رسد. كاملاً روشن است كه اگرتوسعهء اجتماعی هدفی ورای بهبود شرايط مادّی نجويد، حتّی در رسيدن به همين هدف هم توفيق نخواهد يافت. هدف مزبور را بايد در ابعاد روحانی زندگانی جستجو كرد ......

بیانیه رفاه عالم انسانی ، بیت العدل اعظم ص ۱۱

مسئلهء فقر بهترين مثال چنين وضعی است. پيشنهاد هايی كه برای بر طرف كردن فقر عرضه شده بر اساس اين اعتقاد و اطمينان است كه منابعی مادّی وجود دارد،‌ يا بايد در اثر كوشش های علمی و تكنولوژيکی به وجود بيايد، كه اين گرفتاری قديمی يعنی فقر را كه از مشخّصه های زندگانی بشر بوده است تخفيف بخشد و بالمآل به كلّی بر طرف سازد. يكی از دلائل عمده كه چرا تا به حال چنان گشايشی حاصل نشده آنست كه پيشرفت های ضروری علمی و فنّی در خدمت اولويّت ها يی است كه فقط به طور غير مستقيم به منافع واقعی عامّهء مردم ارتباط دارند. برای برطرف ساختن بار سنگين فقر از جهان لازم است كه ترتيب تقدّم اولويّت های مزبور به كلّی تغيير داده شود. چنين اقدامی مستلزم عزمی جزم در جستجوی ارزشها يی است كه متناسب با چنين تغييری باشد. جستجويی كه هم منابع روحا نی و هم منابع علمی جامعهء انسا نی را به كار می گيرد. تا زمانی كه ديانت گرفتار تضادّ و تغاير اصول معتقدات فرقه هاست و نمی تواند بين احسّاس رضايت و حالت انفعا ل فرق گذارد و تعليمش اينست كه فقر از خصايص ذاتی زندگانی دنيوی است و فقط در عالم بعد می توان از قيد آن رهايی يافت، نخواهد توانست در چنين اقدام مشتركی مشاركت جويد. برای مشاركت مؤثّر در كوشش جهت تأمين رفاه مادّی بشر ، ديانت بايد در منشأ متعالی الهام بخش خود مفاهيم و اصول مبرم وحدت و عدالت در امور بشری برقرار گردد.

بيت العدل اعظم : رفاه عالم انسانى ص ۷۱

دیدگاه‌ها

ریشه فقر در بی عدالتی است که در همه ابعاد جامعه بشری وجود دارد . توزیع ناعادلانه ثروت های جهان که به کل نوع بشر تعلق دارد به نظر من یکی از عوامل اصلی فقر اکثریت مردم است .

با توجه به اوضاع و احوال حاکم بر جامعه صحبت کردن از ریشه کنی فقر بسیار دور از ما و دست نیافتنی بنظر می رسد ولی فارغ از علل ریشه ای آن می توان و باید اندکی از رنج فقرا کاست .

این قسمت از بیان برایم جالب است که ریشه اصلی را در نگرش مادی نسبت به انسان می دانند که اورا ذاتا متجاوز و خودخواه می داند و تفکر مادی جویانه و لذت طلبانه انسان در دنیای کنونی می دانند

شناخت علل فقر بسیار مهم است چون در غیر این صورت نخواهیم توانست کمک موثری بنمائیم به این قسمت ها از بیانات توجه کنید:

اينکه مقاصد و اهداف مادّی نتوانسته است حاجات بشر را روا نمايد امريست که به تجربه رسيده و نفس اين تجربه بايد ما را بر انگيزد تا برای يافتن راه حلّ مشکلات مهلک جهان کوشش های ديگر تازه ای مبذول داريم.
كاملاً روشن است كه اگرتوسعهء اجتماعی هدفی ورای بهبود شرايط مادّی نجويد، حتّی در رسيدن به همين هدف هم توفيق نخواهد يافت. هدف مزبور را بايد در ابعاد روحانی زندگانی جستجو كرد .....
برای برطرف ساختن بار سنگين فقر از جهان لازم است كه ترتيب تقدّم اولويّت های مزبور به كلّی تغيير داده شود. چنين اقدامی مستلزم عزمی جزم در جستجوی ارزشها يی است كه متناسب با چنين تغييری باشد. جستجويی كه هم منابع روحا نی و هم منابع علمی جامعهء انسا نی را به كار می گيرد.

به نظر من اولا امانت را به کسی می سپارند که فکر می کنند می تواند از آن به خوبی مراقبت کند و امین است . ثانیا از امانت باید به خوبی مراقبت کرد و همانطور که به شخص داده شده حتی بهتر در زمان مشخص به صاحب اصلیش برگرداند . خداوند خود صاحب فقرا است

حضرت بهاءاللّه ميفرمايند :

١ - " يَا اَبْنَ الْوُجُوْدِ اِنْ يَمَسَّکَ الْفَقْرُ لَا تَحْزَنْ لِاَنَّ
سُلْطَانَ الْغَنِی يَنْزِلُ عَلَيْکَ فِي مَدَی الْاَيّامِ وَ مِنَ
الذّلَّةِ لَا تَخَفْ لِاَنَّ الْعِزَّةَ تُصِيْبُکَ فِي مَدَی الزّمَانِ "
.( ق ٥٣ کلمات مکنونه )

٢ - " يَا ابْنَ الْاِنسَانِ اَنْفِقْ مَالِي عَلَی فُقَرَاتِي لِتُنفَْقَ
فِی السّمَاء مِنْ کُنُوْزِ عِزّ لَا تَفْنَی وَ خَزَائِنِ مَجْدٍ لَا
تَبْلَی وَ لَکِنْ وَ عَمْرِي اِنْفَاقُ الرُّوْحِ اَجْمَلُ لَوْ تُشَاهِدُ
بِعَيْنِي "
( ق ٥٧ کلمات مکنونه )

٣ - " يَا ابنَ الرُّوْحِ لَا تَفْتَخِرْ عَلَی الْمِسْکِيْنِ بِافْتِخَارِ
نَفْسِکَ لِاَنّي اَمْشِي قُدّامَهُ وَ اَرَاکَ فِي سُوْءِ حَالِکَ وَ
اَلْعَنُ عَلَيْکَ اِلَی الْاَبَدِ "٠

فقرا امانتی هستند که یک یک افراد موظف به حفظ آن می باشند. از نظر بنده به این دلیل فرمودند امانت زیرا این طور خواستند بیان کنند فقرا عزیزانی هستند که در میان خلق زندگی می کنند. این عزیز بودن این افراد را می رساند بنابراین هر گونه بی احترامی و بی حرمتی در برابر این عزیران جمال حق بی احترامی به اوست. پس اگر این گونه بنگریم در حفظ آنان کوشش می کنیم و در کمک به این عزیزان هیچ چیز را دریغ نمی کنیم.

امکانات

فعالیت ها

سایت دنیای بهائی